سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیعیان اسرائیل و فلسطین

نظر

مردم دنیا، به تبع مردم اسرائیل هم شیعه شدند. و بزودی نتیجه آن را در پیاده روی قدس، و زیارت بیت المقدس خواهیم دید. چرا که عصر انفجار اطلاعات، به همه اجازه داد تا به مظلومیت امام حسین ع فکر کنند. خیلی ها از پیاده روی اربعین شیعه را شناختند. اما عده ای نیز از اتش زدن قران فهمیدند: که این قران باید موضوع مهمی باشد، (الانسان حریص علی مامنع)که آنها سعی دارند از بین ببرند. الان قران به زبان اصلی در تمام دنیا منتشر می شود، همه سعی می کنند تلاوت قران را یاد بگیرند. و افتخار می کنند که: چند سوره کوچک قران را از حفظ می خوانند. لغات قرانی به گفتمان غالب جهانی تبدیل شده است. در زبان آلمانی تا 50درصد لغات را، بر گرفته از قران (عربی) می دانند. گروه سوم در اندیشکده ها، دانشکده ها و مراکز پژوهش با شیعه اشنا شدند. امروز کمتر پژوهشگاهی هست که :راجع به قران و امام حسین مطلبی تهیه نکرده باشد. اصلا باید گفت پژوهشگاه نیست! بلکه ناندادنی عده ای متعصب هست. عده ای هم با اسامی آشنا شدند: محمد برترین نام در سطح جهان است. بعد از او نام علی ع  و فاطمه زهرا هست. حسن و حسین نیز با اینکه تلفظ شان مشکل است، بسیار تکرار پذیر شده است: مثلا در اسپانیا خوزه! می گویند. در یمن حوثی می گویند. در عراق یاح سین! در زبان عبری یا کلماتی که در لوح نوح نبی هست: علی ع را ایلیا، حسن را شبر، حسین ع را شبیر گفته اند. لذا هرچه دشمنان پیامبر، سعی دارند که به پیامبر توهین کنند، و یا قران آتش بزنند، چون خودشان آدم های ظالم وفاسدی هستند؛ مردم نتیجه می گیرند: پس پیامبر وقران، عین عدالت و پاکیزگی است. قران معجزه هست، یعنی کلام خداوند است، پیامبر مفسر قران و یا وسیله ابلاغ آن به مردم است. اما چون پیامبری ختم شد. لذا بعد از ایشان مفسر و مجری ان، حضرت علی، و بعد: امام حسن و بعد هم: امام حسین ع است. اینها را پنج تن آل عبا می گویند. زیرا پیامبر بدستور جبرائیل، عبای خود را برسر آنها انداخت:  و آنها مصداق ایه تطهیر معرفی کرد: حضرت فاطمه، علی، حسن و حسین با هم فرقی ندارند، فقط در زمان های مختلف تجلی پیدا کردند. هرچه زمان می گذشت اسلام خالص تر، و مردم آگاه تر می شدند. لذا غیر خالص ها جدا می شدند. عاشورا روزی بود که: تمام کفر داخلی در مقابل دین خدا ایستادند. اما گروه چهارمی، که به شیعه گرویدند، دشمنان نخبه بودند. در سازمان های اطلاعاتی جهان، مانند موساد و سیا و ام آی سیکس، ولع عجیبی برای یادگیری شیعه بوجود آمد. آنها حتی به یادگیری زبان فارسی هم علاقمند شدند. تیزهوش ترین ماموران، هم بر عربی مسلط بودند و هم فارسی یاد گرفته بودند. البته آموزش های اولیه آنان برای مقابله با انقلاب اسلامی بود. ولی چون این افراد باهوش بودند، اغلب به خود نهیب می زدند: اگر راست باشد چه؟ علمای اهل سنت هم به همین شکل همگی شیعه شدند. البته هنوز جو سنگین است، و موقع اعتراف نرسیده. اما همه علمای اهل سنت، به حقانیت: پنج تن (ذکر شده) واقف شده: و معترف هستند. یعنی دانش شیعه طوری است که اگر کسی، یک قدم به سوی آن بیاید، برای همیشه جذب می شود: داستان کسانیکه بر امام حسین ع و مصائب او گریه می کنند، همین است. آنها فقط یک لحظه تصور می کنند: که چرا امام حسین ع را، تشنه لب شهید کردند، امام حسین ع آنها را جذب می کند. همینطور اگر کسی حتی یک ایه از قران را بخواند، مانند کسی که با یک نظر بر خوبرویی، عاشق او می شود. همین طور است: جاذبه الهی از همه اینها بالاتر است. لذا کسی که برای رضای خدا یک قدم بردارد، خداوند او را جذب می کند. مانند آهن ربا که آهن را بطور دائمی جذب می کند. شوق الهی را همه دارا هستند. فقط نمی توانند آن را بیان کنند، یا اگر بیان کنند، ممکن است کسی باور نکند، یا او را مسخره کند. البته کسی او را مسخره نمی کند. زیرا همه اسیر این جذبه هستند. بلکه توهم خود شخص است. چون تا دیروز این جذبه را تجربه نکرده بود، فکر می کند، دیگران حرف او را نمی پذیرند. لذا امروز صحبت 8میلیارد بشر  است. باید همه به هم کمک کنند: تا اعترافات لازم صورت بگیرد.